بازدید امروز : 389
بازدید دیروز : 62
چگونه باید با افراد ریا کار برخورد کرد, روش ارشاد این افراد چگونه است؟
دوست گرامی:احساس مسئولیت شما در هدایت و ارشاد افراد و اصلاح آنها قابل تقدیر است و بیانگر روح دینداری و خدا جویی شما است.
قبل از هر چیز باید ببینیم ریا چیست و ریاکار کیست تا بتوانیم با او صحیح بر خورد کنیم.
ریا گرفته شده از رؤیت است و تعریف آن عبارت است از: طلب منزلت و مقام در قلبهاى مردم به وسیله عبادات و طاعات خداوند متعال. این گونه ریا که در مقابل اخلاص در نیت مطرح می شود، به لحاظ شرعی شرک در عبادت و حرام است و سبب باطل شدن عبادت نیز مىشود . شخص ریاکار نزد مردم چنین نشان مىدهد که مخلص و مطیع واقعى خداوند است در صورتى که در حقیقت چنین نیست.
در مورد شناخت ریا و ریاکار باید نسبت به موارد زیر کاملا دقت کنید:
اولا تحقق ریا مشروط به قصد ریا است و کسی که چنین قصدی ندارد، ریاکار نیست.
ثانیا وابسته به داشتن غرضى از اغراض دنیوى نظیر کسب محبوبیت نزد مردم و از آن طریق کسب ثروت و ریاست بر ایشان مىباشد.
ثالثا اصطلاح ریا مربوط به حوزه عبادت و پرستش و ارتباط با خداوند است.
رابعا در عبادت های مستحب امکان تحقق دارد و در واجبات ریا نیست.
بنابراین هر نشان دادنی ریا نیست ،و همانطور که اشاره شد شناخت ریا و شخص ریا کار چون یک امر قلبی است و مربوط به نیات انسانهاست یک امر بسیار مشکلی است. که در بعضی از موارد نسبت دادن ریا به عمل دیگران در بعضی از موارد منجر به تهمت می شود. پس بنابراین باید در شناخت ماهیت عمل دیگران بسیار دقت کرد.
اما بنا بر فرض که عمل دیگران ریا باشد. رعایت موارد ذیل می تواند در درمان او کمک باشد:
1- افزایش بعد شناختی او، یعنی یکی از مشکلات افراد ریاکار این است از بعد شناختی ( چه در شناخت خود، دیگران و شناخت توحید ) دچار مشکل هستند، چرا که کسی که ریا می کند یا برای کسب مال یا مقام یا موقعیت مناسب و... می باشد که می خواهد با عملی، کسی که می تواند موارد یاد شده را به او بدهد جذب کند و از این طریق صاحب آنها شود، درحالی که اگر او به این نگاه توحیدی برسد که همه امور در دست خداست، کار را برای خدائی انجام می دهد که همه امور در دست اوست و او بکل شیء قدیر است، و تمام قدرت در دست اوست.
همانطورکه مرحوم آیت الله بهجت فرمودند درمان ریا، خود ریا کردن است، البته نه ریا برای دیگران که مثل من محتاج دیگری است بلکه ریا برای کسی که تمام قدرت و تمام امور به دست اوست به عبارت دیگر انسان باید ریا را برای کسی انجام دهد که خودش محتاج دیگران نباشد و بتواند برای من کاری انجام دهد.(نقل به مضمون فرمایش مرحوم آیت الله بهجت) پس بنا براین با بالا بردن سطح شناختی او بهترین کمک را به او می توانید کنید.
2- اگر کسی کاری را از روی ریا انجام می دهد تا مثلا جلب توجه بکند، اگر ما به عمل او اهتمام کنیم ومورد توجه قرار بدهیم، در واقع او تشویق به آن کار می شود و ممکن است بار دگر برای جلب توجه دیگران آن عمل را تکرار کند، ولی اگر ما عمل او را اهتمام ندادیم و به عمل او به صورت بی اعتنائی و یا اگر هم اهتمام می دهیم به صورت کم رنگ باشد احتمال عدم تکرار عمل او بالا می رود.
3- تشویق به انجام دادن اعمال از روی اخلاص که ضد ریاست، که بهترین راهکار تشویق این است که آثار اخلاص در اعمال را برای او تبین کنید.
قرآن کریم آثار متعددی را برای اخلاص برشمرده است که به برخی از آنان اشاره می کنیم:
1- احساس امنیت
قرآن کریم می فرماید: «بلی من اسلم وجهه لله و هو محسن فله اجره عندربه و لاخوف علیهم و لاهم یحزنون؛(بقره/ 112) کسی که خود را تسلیم محض خدا می کند، از هیچ چیزی نمی هراسد و هرگز دچار ترس و اندوه نمی گردد.» در قرآن کریم همین اثر برای انفاق کننده در راه خدا دانسته شده است؛ آنجا که می فرماید: «الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله... لاخوف علیهم و لاهم یحزنون(بقره/ .262) ترس و اندوهی برای انفاق کننده در راه خدا نیست.» در آیه ای دیگر می خوانیم: «ایمان خالص، امنیت می آورد و ایمان ناخالص، دلهره و اضطراب در پی دارد.»( انعام/ .82) امام صادق(ع) در مورد نقش امنیتی اخلاص بر روان آدمی می فرماید: «اگر مؤمن خود را برای خدا خالص گرداند، خداوند هر چیزی را از او خواهد ترساند. حتی حشرات زمین، درندگان صحرا و پرندگان هوا را از او می ترساند. هر چیزی در برابر مؤمن مخلص رام است و هیبتش بر همه آشکار است.»( کنزالعمال، فاضل هندی، ج3، ص 674
2- پاداش مضاعف
اعمال خالص، بسان مزرعه ای در منطقه مرتفع است که از خطر سیل محفوظ است، و مثل انفاق خالص نیز همانند مزرعه ای در دامنه های کوه و زمین های مرتفع است که همیشه سرسبز و شاداب است و چند برابر محصول می دهد. در قرآن کریم آمده است: «کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند، همانند بذری است که هفت خوشه برویاند و در هر خوشه صد دانه باشد.»( بقره/ 261) بنابراین، انفاق در راه خدا تا هفتصد برابر و یا برای برخی به مقتضای حکمت و رحمت واسعه الهی بیش تر خواهد شد. گرچه انفاق در راه خدا در آیه مذکور به انفاق در خصوص جهاد اشاره دارد، اما این پیامد و پاداش مضاعف شامل همه انفاق هایی که در راه خدا انجام می شود نیز خواهد بود.( مجمع البیان، طبرسی، ج 2، ص .646
3- نجات از دشواری
امیر مؤمنان(ع) یکی از نتایج را نجات انسان از پرتگاه ها ذکر نموده است. حضرت یوسف(ع) از جمله کسانی است که اخلاصش مایه نجات او گردید. قرآن کریم نجات یوسف(ع) را از گرداب خطرناکی که همسر عزیز مصر بر سر راهش ایجاد کرده، به خداوند نسبت می دهد و می فرماید: ما بدی و فحشاء را از یوسف دور ساختیم و باتوجه به این حقیقت که حضرت یوسف(ع) از بندگان مخلص الهی بود، این نکته فهمیده می شود که پروردگار متعال هرگز بندگان مخلصش را در لحظات بحرانی تنها نمی گذارد و کمک های معنوی خود را از آنان دریغ نمی ورزد، بلکه با الطاف باطنی و مددهای غیبی خود بندگان را از گزند حوادث و ظلمت معاصی حفظ می نماید و این در واقع، پاداش خدا به بندگان مخلصش به شمار می رود.( تفسیر نمونه، آیه الله مکارم شیرازی، ج 9، ص .377
ویژگی های مخلصین
در آیات متعددی، از برخی از افراد با عنوان «مخلصین» یاد شده است؛ مخلصین یعنی کسانی که خداوند آنان را برای خود خالص کرده است. و در سوره «ص» به صراحت آمده است که خالص کننده این افراد خداوند است؛ «انا اخلصنهم بخالصه ذکری الدار». خدا همواره در میان انسان ها، افرادی را برمی گزیند که اخلاص کامل داشته و دارای نفوس پاک، قلوب طاهر و فطرت مستقیم توحیدی باشند تا توحید در جامعه بشری را حفظ کنند.( المیزان، علامه طباطبایی، ج 11، ص 173 و .174
اینک به بررسی برخی از ویژگی های مخلصین از دیدگاه قرآن می پردازیم:
1- نجات از نابودی دنیوی و عذاب اخروی
خداوند در بعضی آیات خبر از نابودی مشرکان و گمراهان امت های پیشین و نجات مخلصین داده و تأکید می کند که در آخرت نیز آن گاه که تکذیب کنندگان برای عذاب برانگیخته می شوند، مخلصین استثنا شده و احضار نمی شوند. «فکذبوه فانهم لمحضرون¤ الا عباد الله المخلصین»(صافات/ 73-.74
2- عصمت
از جمله ویژگی های مخلصین، نیل به نوعی علم و یقین است که غیر از علوم متعارف در نزد انسان های معمولی است خداوند به وسیله نورانیت چنین علمی، هرگونه بدی و زشتی را از آنان دور می کند؛ به گونه ای که حتی ایشان قصد گناه نیز نمی کنند و این همان عصمت الهی است که مخلصین بدان متصف اند؛ چنان که خداوند حضرت یوسف(ع) را از آلودگی به گناه و قصد آن حفظ نمود.( المیزان، علامه طباطبایی، ج 11، ص 162
3- ایمنی از فریب ابلیس
ابلیس گناه یا باطل را برای انسان ها زینت می دهد تا همگان را گمراه سازد؛ اما ابلیس بر مخلصین سلطه ای ندارد و نمی تواند آنان را گمراه سازد(همان، ج 12، ص .164) «قال رب بما اغویتنی لازینن لهم فی الارض و لاغوینهم اجمعین¤ الا عبادک منهم المخلصین»(حجر/ 39-.40
4- شایستگی توصیف خدا
خداوند در بیان این ویژگی مخلصین می فرماید که تنها مخلصین این شایستگی را دارند که مرا صحیح توصیف نمایند و غیر از آنان شایستگی توصیف راستین و به حق خدا را ندارند و خداوند از هرچه که غیرمخلصین توصیف نمایند، پاک و منزه است.( المیزان، علامه طباطبایی، ج 17، ص .173) آشکار است، کسانی که در مسیر بندگی به کمال نرسیده باشند به شناخت واقعی خداوند دست نیابند و توصیف بایسته خدا نیز متوقف بر شناخت است در حقیقت این شناخت را مخلصین بدست آورده اند؛ لذا خداوند شایستگی توصیف راستین خود را به آنان عطا فرموده است.
5- بهره مند از پاداش خاص آخرتی
انسان ها در آخرت به میزان اعمالشان پاداش می بینند؛ ولی مخلصین از این قاعده مستثنا هستند و برای آنان بالاتر از جزای عملی، از رزقی معلوم برخوردارند و مراد از رزق معلوم، رزقی خاص و جدا از رزق دیگران و بالاتر از آن ها است: (دایره المعارف قرآن کریم، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، مقاله اخلاص.) «و ما تجزون الا ما کنتم تعملون ¤ الا عبادالله المخلصین¤ اولئک لهم رزق معلوم».(صافات/ 39- .41
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید